جمعه 19 اردیبهشت سال 1404 Fri, 09 May 2025 16:02:11 GMT
کد خبر : 83560       تاریخ : 1403/05/16 15:0
آسیب‌شناسی تفسیر تطبیقی

آسیب‌شناسی تفسیر تطبیقی

یکی از نکاتی که ما علت بیان این آسیب‌شناسی را مطرح کردیم این بود که باید یک اثرگذاری در تفسیر تطبیقی برای آن وجود داشته باشد قبلا گفتیم برای تفسیر تطبیقی دو نوع هدف و رهیافتی وجود دارد. جدلی و برای آن که این نوع تفسیر اثر داشته باشد و زمینه این را داشته باشد که دیگران هم رغبت برای این ماجرا داشته باشند چاره‌ای نداریم که این را مطرح کنیم ما نمی‌خواهیم اعتقاد‌های خود را از دست بدهیم.

به گزارش مبشرین، لیلا سادات علیپور:

یکی از نکاتی که ما علت بیان این آسیب‌شناسی را مطرح کردیم این بود که باید یک اثرگذاری در تفسیر تطبیقی برای آن وجود داشته باشد قبلا گفتیم برای تفسیر تطبیقی دو نوع هدف و رهیافتی وجود دارد. جدلی و برای آن که این نوع تفسیر اثر داشته باشد و زمینه این را داشته باشد که دیگران هم رغبت برای این ماجرا داشته باشند چاره‌ای نداریم که این را مطرح کنیم ما نمی‌خواهیم اعتقاد‌های خود را از دست بدهیم چه بخواهیم و چه نخواهیم نمی‌توانیم بیطرفانه وارد شویم و چه بخواهیم و نخواهیم اثر خودش را می‌گذارد و نکته در این است که اگر باز هم بخواهیم وارد تفسیر تطبیقی شویم چاره‌ای نداریم جز اینکه این موارد را رعایت کنیم در مرحله اول آسیب‌های مبانی را گفتیم که اگر این مبانی وجود نداشته باشد تطبیق راه پیدا نمی‌کند در قسمت دوم آسیب‌های روشی اگر این روش‌ها پیاده نشود اثر خودش را ندارد در قسمت مبنایی آن موقعی که انسان برپیشبرد پیش‌فرض‌های خودش تعصب داشته باشد و اینکه حرف من حق است و بقیه باطل و هر آنچه غیر تفسیر روایی است جعل است و باطل و همه تفسیر به رای کردند و همه از دین خارج هستند اصلاً تفسیر تطبیقی معنایی پیدا نمی‌کند.

در روشی هم سخن این است که ما در این مورد اگر بخواهیم اثر خودش را بگذارد تا طرف مقابل هم میل پیدا کند اگر ما بخواهیم بگوییم که مذهب شیعه حق است و چقدر کامل است و از این راه بخواهیم کسانی را که فقط شیعه هستند این هم عوام‌شان را قانع کنیم می‌توانیم چنین کاری بکنیم اما اگر بخواهیم هم خاص قانع شوند و هم این که طرف مقابل میلی به خواندن مطالب ما داشته باشند و هم در حوزه نقل و هم در حوزه نقد اصولی را باید رعایت کنیم در حوزه نقل چهاراصل را ایشان بیان می‌کند.

۱ -اولا اینکه بگویند روافض این‌چنین می‌گویند و ما هم بگوییم اهل سنت چنین می‌گویند بدون اینکه صاحبان اقوال را نام ببریم نمی‌شود همان طوری هم که در مورد موارد دیگری هم هست روانشناسان این چنین می‌گوید جامعه‌شناسان چنین می‌گویند هیچ کدامش علمیتی ندارد شما یک قول عالم سنی را بیان میکنید که چنین می‌گوید و رد می‌کنید و نیازی هم به نسبت دادن به همه آن اهل سنت نیست نمی‌گویید سنی‌ها چنین گفته‌اند می‌گویید فخررازی چنین گفته کشاف چنین گفته است.

۲- مورد دیگر ناقص ذکر کردن دیگر دیدگاه‌های تفسیری است وقتی می‌خواهد حرف‌های دیگران را مطرح کند ناقص مطرح می‌کند که بتواند نقدش کند به همین جهت در نقل قول‌ها باید خودمان مراجعه کنیم و ببینیم یا نقل‌های با واسطه که معمولاً در سخنرانی‌ها انجام می‌شود یا خودمان مراجعه کنید و اینکه در نقل با واسطه واسطه‌ها هم ذکر کنیم اگر کسی نسبتی را به یک مفسری داد اگر خودم دیدم که دیدم اگر ندیدم نقد کنیم و واسطه‌ها را بیان کنیم که این امانتداری را مطرح می‌کند.

نقل درست و نادرست: نقل درست این است که چیزی گفته و کم و زیاد می‌شود و نقل نادرست این است که نقل می‌شود ولی به شکل دیگر مطرح می‌شود و چیز دیگری بیان می‌شود

در حوزه نقد وقتی می‌خواهید انتقاد کنید آسیب‌هایش چنین است.

۱-به کارگیری ادبیات نادرست؛ خداوند می‌فرماید: «و قولوا للناس حسنا» جدال احسن یک بعدش این است که با ادبیات درستی استفاده شود با تحقیر و توهین همراه نباشد.

۲-استفاده از استدلالهای بعید؛ لازم است که از استدلالهای بعید دوری شود که اگر دوری نشود آسیبی برای نقد به شمار می‌رود.

۳-استناد به منابع ضعیف و نامعتبر؛ گاهی وقت‌ها منبعی برای نقد وجود ندارد و فقط موارد ذوقی و سلیقه‌ای را مطرح میکنیم.

۴-رها کردن اقوال بدون داوری؛ وقتی نظر اهل سنت و شیعیان را می‌گوییم در آخر باید نظر خودمان و داوری هم بیاوریم اگر کسی دایره المعارف میخواهد بنویسد انتظار داوری از او نیست و اگر که بناست یک کتاب علمی بنویسد تحلیلی درباره آن صورت گرفته باشد باید خودش را نشان بدهد و یک داوری انجام داده باشد و داوری هم به درستی انجام داده باشد یک موقع هم هست حرفی می‌زند و می‌گوید دلیل هم دارم و می‌گوید سند هم دارم مثلا می‌گوید همه منابع اهل سنت چنین مطلبی را بیان کردند هیچ منبعی را مطرح نمی‌کندو یک مستند هم بیان می‌کند شواهد و دلایل خود را باید بیاورید که بگویید اسناد و دلایلش موجود است کافی نیست.

۵-فهم نادرست؛ دیدگاه دیگران را درست نفهمیدیم نقد می‌کنیم در حالی که اشکالی بر حرفش نبوده است و این نکته را نه فقط در تفسیر تطبیقی در محاورات و گفتگوها و مناظرات هم ظهور پیدا می‌کند.

یکی از سرفصل‌های که در تفسیر تطبیقی وجود دارد تعریف اشیا با ضد آن‌هاست یعنی اگر این آسیب‌ها را شناختیم شرایط را هم در میابیم در داوری اگر ما بخواهیم استنباط کنیم بر مبنای خودمان دریافت کردیم ملاکش چیست؟ عقلانی بودنش است استدلال‌های دو طرف را می‌آوریم و نقل می‌کنیم و دلیل خود را می‌آوریم یا استدلال با دلیل عقلی می‌آوریم و گاهی هم نقلی که دیگران قبول می‌کنند البته نقل قرآن  هم بر اساس همین نقل نزدیک نه نقل دور. مثلا بگوییم «یس والقرآن الحکیم انک علی صراط مستقیم» نه اینکه به جای علی (علی علیه‌السلام) خوانده شود.

اگر نقلی را مطرح می‌کنید نقلی که معتبر باشد و برای طرف مقابل هم قابل قبول باشد باید مطرح شود مثلاً برای اهل سنت صحیح بخاری را بیاورید وحلیه المتقین را برای ما به عنوان سندبیاورند. اگر برای مااز کتابی دلیل  بیاورند که از نظر سند مشکل داشته باشد ما آن را نمی‌پذیریم. کتب اربعه در حد قرآن  برای ما نیست. آن هم روایات صحیح دارد. روایات ضعیف دارد. سند و دلالتش باید بررسی شود اما همانطور که انتظار داریم آن‌ها برای ما چیز قابل قبولی بیاورند ما هم چیز قابل قبولی باید برای آن‌ها بیاوریم یا از طریق قرآن  آن هم تفسیر درستش که برای آنها هم قابل قبول باشد . دیدیم که امام صادق برای وضو استدلال ادبیاتی می آورد. از طرف دیگر باید چیزی بیاوریم که برای طرف مقابل هم قابل قبول باشد. همانطور که ما از کتب دست چندم قبول نمی‌کنیم آن‌ها هم از کتاب دست چندم قبول نمی‌کنند.

اگر جدل به معنای منطقی باشد می‌توان از چیزهایی که قبول دارد استفاده کنید ولی اگر همانطور که در قرآن  آمده جدال احسن به کار بگیریم نمی‌توانیم از مقدمات باطل برای رسیدن به حق استفاده کنیم.


 

 


  منبع: مبشرین|پایگاه خبر قرآنی و معارف اسلامی
       لینک مستقیم   :   http://mobasherin.ir/shownews.aspx?id=83560

نظـــرات شمـــا






سال 1404سال 1404