به گزارش مبشرین، لیلاسادات علیپور:
در این پژوهش با استفاده از شیوه جمعآوری کتابخانهای و مطالعه منابع مختلف و بر اساس روش توصیفی تحلیلی تلاش شده است به بررسی جایگاه کار و تولید از دیدگاه امام علی علیهالسلام با بررسی کتاب شریف نهجالبلاغه پرداخته میشود. یادداشت پیش رو ابتدا به اهمیت مقوله کار و تولید از منظر قرآن کریم و روایات به این معنا که هم موجب رونق و شکوفایی اقتصاد کشور میشود و هم جامعه را به سمت معنویت سوق میدهند، میپردازد و سپس سیره فردی و دیدگاههای امام علی علیهالسّلام، چه در مقام یک کارگر یا تولیدکننده و یا در مقام حاکم مسلمین، مورد ارزیابی قرار میدهد؛ و به این نکته که این امام همواره براى کسب معاش کوشش میکرد و کار و تولید را در کنار رسیدگی به امور معنوی، زمینهساز رشد و تعالی انسان میشود، پی میبریم.
این مقاله باهدف روشنتر شدن ابعاد دیدگاههای امام علی علیهالسلام در موضوع کار و تولید، برخی خطبهها از قبیل خطبههای 155، 160، 185 و نامه شریف آن حضرت به مالکاشتر (نامه 53) و تعدادی از حکمتهای کتاب ارزشمند نهجالبلاغه را موردمطالعه قرار میدهد.
حسن نظری (1380) در مقالهای با عنوان: «کار، اشتغال و تولید در آیینه نهجالبلاغه» که در فصلنامه مفید منتشر شد، به بررسی کار، اشتغال و تولید از ابعاد فلسفی، جامعهشناختی و اقتصادی میپردازد و در پایان بهضرورت پی میبرد که پرورش فرهنگ کار و تولید در روابط اجتماعی میتواند موجبات تأثیرگذاری دولت و مشارکت بخش خصوصی و سرمایهگذاری فراهم و در نتیجه شرایط راهبردهای اشتغال و تولید را بهبود ببخشد.
مجید رضایی (1385)، جایگاه تولید اقتصادی در سیره و گفتار امیرمؤمنان علیهالسلام را در مقالهای با همین عنوان مورد واکاوی قرار داده و سیره و گفتار امیرمؤمنان علیهالسلام بهعنوان یکی از بزرگترین مدیران اقتصادی بررسی میکند.
اکرم محمدیان (1391) در بخشی پایاننامه خود با عنوان «دیدگاههای اقتصادی امام علی علیهالسلام در نهجالبلاغه» نیز گذری بر اهمیت موضوع کار و اشتغال از دیدگاه امام اول شیعیان دارد.
تولید – کار – نهجالبلاغه.
از دیرباز، کار و تولید در زندگی انسانها نقش و اهمیت غیرقابلانکاری داشته است؛ تولید یک جامعه را به مرزهای توسعه و ترقی میرساند و باعث آبادانی جامعه میشود. اسلام نیز خواهان عزّت و اقتدار مسلمانان در تمامی عرصهها از جمله عرصه اقتصادی است و تولید مقدمه رسیدن به این هدف بزرگ است. ازاینرو، اسلام برای تولید اهمیّت ویژهای قائل شده و مسلمانان و پیروان خود را به فعّالیّتهای مختلف تولیدی چون تولیدات کشاورزی، دامداری، صنعتی و نیز تجارت تولیدات دعوت میکند.
حضرت آیتالله خامنهای اکثر سالهای دهه گذشته را با موضوع اقتصاد و در رأس آنها تولید و اشتغال نامگذاری کردهاند، و در موارد متعدد لزوم توجه به ایجاد شغل و رونق تولید را به مسئولین گوشزد نمودهاند. ایشان در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی (۱۳۹۹/۰۲/۱۷) به مسئله تشویق کار در اسلام اشاره کردند و آن را نقطة مقابل انتظار غلط و نابجای «مفتخواری» و «مفتجویی» دانستند و در ادامه به عبارتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام استناد کرده و فرمودند: اینکه امیرالمؤمنین فرمود: «العَمَلَ العَمَلَ ثُمَ النِّهایَةَ النِّهایَة»، کار، کار؛ این شعار است, این شعار دادن امیرالمؤمنین است: کار، کار؛ و آنگاه «اَلنِّهایَة»؛ یعنی به سرانجام رساندن کار. (Khamenei.ir)
بر همین اساس در این نوشتار مختصر، مقوله کار و تولید را از منظر قرآن کریم، روایات و امام علی علیهالسّلام در کتاب شریف نهجالبلاغه تبیین و صحنههایی از سیره فردی، اجتماعی و حکومتی آن حضرت را بررسی میکنیم. ان شاالله خود نیز با الگو قراردادن این سیره گفتاری و عملی بتوانیم گامی مؤثر در شکوفایی جامعه اسلامی برداریم.
کار در لغت به معنای «آنچه از شخص یا چیزی صادر گردد و آنچه شخص خود را بدان مشغول سازد»، (دهخدا) است. در زندگى انسانها کار امری مقدس به شمار میآید، انسان با كار و تلاش توانسته است سرزمينها را به آبادى و آبادانى تبديل كند از بذرهاى كوچك درختان، جنگلها و باغهای انبوه پديد آورد و تنها با تلاش و كار توانسته است كه پايههاى تمدن را بر كره خاكى استحكام بخشد.
دین مبین اسلام به مقوله کار اهمیت ویژهای داده و همان گونه که به مسائل عبادى و اخروى توجه دارد، از تشویق به امور اقتصادى و کار و کوشش و فعالیت براى امرارمعاش و گذران زندگى و تولید ثروت (از راه مشروع) دریغ نورزیده است. خداوند در سوره غافر میفرماید: «وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ»،(غافر/40) هر كس از مرد و زن كه مؤمن باشد و عمل صالحى به جاى آورد به بهشت داخل مىشود و بى حساب روزى اش دهند. (ترجمه آیتی) با توجه به آیه مورد اشاره متوجه می شویم که بدون کار و تلاش (عمل صالح) نمی توان مقامات والای معنوی دست یابیم.
قرآن کریم در جایی دیگر، كار را تنها راه رسيدن به نعمتها و دستیابی به خيراتى كه خداوند سبحان در زمين قرار داده معرفی میکند: «وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ»، (یس/33 و 34) و زمين مرده برايشان نشانه عبرتى است كه آن را زنده كرديم واز آن دانههايى را كه مىخورند بيرون آورديم و در آن باغهايى از نخلها و تاكها پديد آورديم و چشمهها روان ساختيم تا ثمرات آن و دسترنج خويش بخورند آيا باز هم ناسپاسى مىكنند؟
در روایات، کارکردن در ردیف جهاد در راه خدا آمده است؛ پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند: «الکادُّ عَلى عِیالِهِ مِن حَلالٍ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّه»، (مجلسی، 1406) آن که خانواده خویش را از حلال روزى میدهد، مانند مجاهدِ در راه خدا است. امام هشتم على بن موسیالرضا علیهالسلام میفرماید: «الَّذی یَطلُبُ مِن فَضلِ اللّه ِ عزوجل ما یَکُفُّ بِهِ عِیالَهُ، أعظَمُ أجرا مِنَ المُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّه ِ عزوجل»، (مجلسی، 1403) هر که از فضل خدا آن را میجوید که خانوادهاش را تأمین کند، پاداشى برتر از جهادگر در راه خدا دارد.
رسول خدا صلیالله عليه و آله تلاش و کوشش را تحسین و دست نیاز بهسوی دیگران دراز کردن را تقبیح میکند، ایشان مىفرمايد: «لأَنْ يَأْخُذَ أَحَدُكُم أَحبُلَهُ ثُمَّ يَأْتِيَ الجَبَل، فَيَأْتِيَ بحُزْمَةٍ مِن حَطَبٍ عَلى ظَهِرِهِ فَيَبيعَهَا، فَيَكُفَّ اللَّه بها وَجْهَه، خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَن يَسأَلَ النَّاس، أَعطَوْهُ أَوْ مَنَعُوهُ»، (مجلسی، 1403) اگر يکی از شما طنابش را بردارد و به کوه برود و پشته ای هيزم بر پشت خود بياورد و بفروشد و بدين سان الله آبروی او را حفاظت کند، اين برايش بهتر است از اينکه دست نياز پيش مردم دراز کند و از آنها کمک بخواهد، حال آنکه معلوم نيست چيزی به او بدهند يا نه.
در دین اسلام کار و تلاش برای اهداف پاک برای رفاه و آسایش خانواده و همچنین برای خدمت به مردم مساوی با عبادت خدا است، اسلام از بیکاری و تنبلی بیزار است؛ چه اینکه تمام گرفتاریهای را ناشی از بیکاری و تنبلی میداند. دین اسلام باوجوداینکه مردم را به کار و تلاش دعوت میکند، آنان را از کارهای حرام و همچنین از کارهای برای اهداف نامقدس نهی میکند. در ادامه به چند حدیث از امامان معصوم علیهمالسلام در این زمینه اشاره میشود:
امام حسن علیهالسلام میفرمایند: «اِتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ وَ جِدُّوا فی الطَّلَبِ وَ تِجاهِ الْهَرَبِ وَ بادِرُوا الْعَمَلَ قَبْلَ مُقَطِّعاتِ النَّقِماتِ وَ هادِمِ الَّذّاتِ»، (مجلسی، 1403) ای بندگان خدا! تقوا پیشه کرده و برای رسیدن به خواستهها تلاش کنید و از کارهای ناروا بگریزید و قبل از آنکه ناگواریها به شما رویآورند و نابودکننده لذات مرگ فرارسد، به کارهای نیک مبادرت ورزید.
در حدیثی دیگر از امام حسن عسکری علیهالسلام نقل شده که فرمودند: «اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»، (ابن بابویه: 1413) چنان براى زندگى دنيا تلاش كن كه گويا تا ابد زنده هستى و براى آخرت خويش آنچنان کارکن كه گويى فردا از دنیاخواهی رفت.
امام سجاد علیهالسلام در مذمت تنبلی میفرمایند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْکَسَلِ»، (محمدی ریشهری،1362) بار خدایا، من از غم و اندوه و ناتوانی و تنبلی به تو پناه میبرم و نیز از امام محمدباقر علیهالسلام نقل شده: «إیَّاکَ وَ الْکَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ»، (محمدی ریشهری،1362) از تنبلی و بیحوصلگی بپرهیز، زیرا که این دو کلید هر بدی هستند. امام صادق علیهالسلام نیز در حدیثی با همین مضمون میفرمایند: «إیَّاکَ وَ الْکَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِکَ مِنْ حَظِّکَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الاْآخِرَهِ»، (محمدی ریشهری،1362) از تنبلی و بیحوصلگی بپرهیز، زیرا که این دو خصلت تو را از بهره دنیا و آخرت بازمیدارند.
حضرت علی علیهالسلام از روزی که وارد مدینه شدند گاهی مشغول جنگ و جهاد در راه خدا و اسلام و گاهی در تولید از قبیل کشاورزی و درختکاری و گاهی برای حوائج خود و خانوادهاش در باغها و مزارع دیگران کار میکرد و مزد میگرفت. مخصوصاً در بیست و پنج سال خانهنشینی که از کارهای اجتماعی و تربیتی و سیاسی کنار گذاشته شدند، قهراً در اجتماعات کمتر دیده میشدند، مگر در مواقع ضروری که برای حفظ کیان اسلام مجبور میشدند که در اجتماعات شرکت کرده و با رأی قطعی و علم محیط خود اسلام و مسلمین را یاری نموده و از مشکلات نجات دهند. در این مدت، فراغت پیدا کرد و به امور کشاورزی و درختکاری و حفر قنوات و درآوردن چشمهها در اطراف مدینه مشغول شد و بدینوسیله املاك زیاد و باغها و مزارع فراوانی را احداث کرد، (محمدیان، 1391) بهطوریکه از خود آن حضرت نقل شده است که فرمودند: زمانی را به یاد میآورم که در حضور رسول خدا صلیالله علیه و آله از گرسنگی سنگ بر شکم میبستیم درحالیکه الان صدقه مال من به چهل هزار دینار میرسد. (احمدی میانجی،1363)
امام على عليهالسلام همواره براى کسب معاش کوشش میکرد و دنبال کار میرفت و از هیچوقت موقعیت اجتماعی ایشان و یا نوع شغل باعث نشد دست از کار بکشد، ازایشان روایتی نقل شده که میفرمایند: «جُعْتُ يَوْماً بِالْمَدِينَةِ جُوعاً شَدِيداً فَخَرَجْتُ أَطْلُبُ اَلْعَمَلَ فِي عَوَالِي اَلْمَدِينَةِ فَإِذَا أَنَا بِامْرَأَةٍ قَدْ جَمَعَتْ مَدَراً فَظَنَنْتُهَا تُرِيدُ بَلَّهُ فَأَتَيْتُهَا فَقَاطَعْتُهَا عَلَيْهِ كُلُّ ذَنُوبٍ عَلَى تَمْرَةٍ فَمَدَدْتُ سِتَّةَ عَشَرَ ذَنُوباً حَتَّى مَجِلَتْ يَدَايَ ثُمَّ أَتَيْتُ اَلْمَاءَ فَأَصَبْتُ مِنْهُ ثُمَّ أَتَيْتُهَا فَقُلْتُ بِكَفِّي هَكَذَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَ بَسَطَ اَلرَّاوِي كَفَّيْهِ وَ جَمَعَهَا فَعَدَّتْ لِي سِتَّ عَشْرَةَ تَمْرَةً فَأَتَيْتُ اَلنَّبِيَّ صلیالله عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَخْبَرْتُهُ فَأَكَلَ مَعِي مِنْهَا»، (مجلسی،1403) یک روز در مدینه خیلى گرسنه شدم و براى این که کارى پیدا کنم بیرون مدینه رفتم، دیدم زنى مقدارى خاك آماده کرده مى خواهد آب روى آن بریزد (گل درست کند) نزد او رفتم و پس از صحبت و معین کردن مزد و اجرت بنا شد آب بیاورم خاکها را گل کنم و براى آوردن هر دلو آب یک خرما مزد بگیرم، شانزده دلو آب کشیدم به طورى که دستهایم تاول زد. سپس خرماها را گرفتم و خدمت پیغمبر صلوات الله علیه و آله آمدم و با حضرت از آن خرما خوردیم.
امیرالمؤمنین علیهالسلام پیروان خود را به کار و کوشش ترغیب و کسانى را که از فعالیت و تلاش خوددارى میکنند توبیخ و مذمت کرده است و عقیده دارد مردمى که براى کار دنیا کسل هستند، حتماً در امور آخرت کسلتر خواهند بود؛ حضرت همیشه میفرمود: «إِنِّي لَأُبْغِضُ اَلرَّجُلَ يَكُونُ كَسْلاَنَ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ لِأَنَّهُ إِذَا كَانَ كَسْلاَنَ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَكْسَلُ»، (التميمي المغربي،1389) من مردى را که در امر دنیاى خویش کسل باشد دوست ندارم، زیرا کسى که در امر دنیاى خود کسل باشد در امر آخرت کسلتر خواهد بود.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در بستر فردی و شخصی، علاوه بر سیره رفتاریشان، اهتمام جدی به کار و تولید دارند. امام متقین علیهالسلام در خطبه معروف به خطبه همّام در توصیف متقین میفرمایند: «وَ طَلَباً فِي حَلَالٍ»، (خطبه 193) شخص پرهیزگار باید جوینده روزی حلال باشد؛ از این جمله امام علیهالسلام پی میبریم که اهل تقوا، اهل تلاش و کوششاند و برای امرارمعاش خود و خانواده، در میدان کار و تلاش چون مبارزی خستگیناپذیر، جهاد میکنند و تمام همّ و غمّشان کسب روزی حلال است.
از دیگر سو، حضرت فقر و نداری را نوعی بلا دانسته و میفرمایند: «أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ»، (حکمت 388) آگاه باشید که از جمله بلاها فقر است. و نیز مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطاب به فرزندشان محمد بن حنفیه میفرمایند: «يَا بُنَيَّ، إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ؛ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ»، (حکمت 319) فقر موجب نقصان دین و سرگردانی عقل و عامل دشمنی است. بدون شک برای دفع فقر و آثار وحشتناک آن در زندگی، راه حلی جز کار و تلاش نیست.
امام علي علیهالسلام در یکی از خطبههای خود، پس از اشاره به زندگی زاهدانه پیامبر گرامی اسلام صلیالله عليه و آله و حضرت موسی علیهالسلام به سراغ زندگى زاهدانه حضرت داوود علیهالسلام میرود و چنين میفرماید: «وَ إِنْ شِئْتَ ثَلَّثْتُ بِدَاوُدَ علیهالسلام صَاحِبِ الْمَزَامِيرِ، وَ قَارِئِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَلَقَدْ كَانَ يَعْمَلُ سَفَائِفَ الْخُوصِ بِيَدِهِ، وَ يَقُولُ لِجُلَسَائِهِ: أَيُّكُمْ يَكْفِينِي بَيْعَهَا! وَ يَأْكُلُ قُرْصَ الشَّعِيرِ مِنْ ثَمَنِهَا»، (خطبه 160) و چنانچه بخواهى سوّمين نفر داوود (كه درود خدا بر او باد) صاحب «مزامير» و قارى بهشتيان را به تو معرفى مى كنم؛ او با دست خويش از ليف خرما زنبيل مى بافت و به دوستانش مى گفت: كداميك از شما حاضر است اينها را براى من بفروشد؟ و از بهاى آن قرص نانِ جويى تهيه مى كرد و تناول مى نمود. امیرالمؤمنین علیهالسلام با ذکر سیره زندگی حضرت داوود علیهالسلام و روش کسب روزی این پیامبر را برای عبرت دیگران و تشویق انسانها به کار و تلاش عنوان میکنند.
هنگامى كه امام على عليهالسلام مورچه را توصيف مىكند با اين كار نمىخواهد قدرت خيالپردازى يارانش را زياد كند يا براى پرکردن اوقات فراغتشان داستانهایی را براى آنان بگويد بلكه هر سخنى كه بر زبان مبارك حضرت جارى مىشود حامل درس و عبرت است، نگاه كنيد كه چگونه مورچه را توصيف مىكند: «انْظُرُوا إِلَى النَّمْلَةِ فِي صِغَرِ جُثَّتِهَا وَ لَطَافَةِ هَيْئَتِهَا لَا تَكَادُ تُنَالُ بِلَحْظِ الْبَصَرِ وَ لَا بِمُسْتَدْرَكِ الْفِكَرِ. كَيْفَ دَبَّتْ عَلَى أَرْضِهَا وَ صُبَّتْ عَلَى رِزْقِهَا، تَنْقُلُ الْحَبَّةَ إِلَى جُحْرِهَا وَ تُعِدُّهَا فِي مُسْتَقَرِّهَا؛ تَجْمَعُ فِي حَرِّهَا لِبَرْدِهَا وَ فِي وِرْدِهَا لِصَدَرِهَا»، (خطبه 185) به مورچه بنگريد كه با خردى جثهاش و لطافت اندامش نه به چشم ديده مىشود و نه با انديشه درك مىگردد چگونه بر روى زمين مىجنبد و روزيش را مىجويد و دانه را به لانه خود مىبرد و ندر قرار گاهش آماده مىكند در گرما براى سرما و در ورودش بر خروجش فراهم آورد. و اين مورچه با جثه كوچكش و وزن كمش براى روزى خود كار مىكند مىكوشد و تلاش به خرج مىدهد و روزيش را در تابستان جمع مىكند و براى زمستان ذخيره مىكند و به ما تلاش و پس انداز را مىآموزد و وقتى مورچه چنين باشد پس چرا انسان كه قدرت و توانايى انجام كار را دارد چنين نباشد؟
امام علیهالسلام نمونه ديگرى از زندگى را به ما نشان مىدهد اين بار از خفاش سخن مىگويد: «فَهِيَ مُسْدَلَةُ الْجُفُونِ بِالنَّهَارِ عَلَى حِدَاقِهَا وَ جَاعِلَةُ اللَّيْلِ سِرَاجاً تَسْتَدِلُّ بِهِ فِي الْتِمَاسِ أَرْزَاقِهَا، فَلَا يَرُدُّ أَبْصَارَهَا إِسْدَافُ ظُلْمَتِهِ وَ لَا تَمْتَنِعُ مِنَ الْمُضِيِّ فِيهِ لِغَسَقِ دُجُنَّتِهِ، فَإِذَا أَلْقَتِ الشَّمْسُ قِنَاعَهَا وَ بَدَتْ أَوْضَاحُ نَهَارِهَا وَ دَخَلَ مِنْ إِشْرَاقِ نُورِهَا عَلَى الضِّبَابِ فِي وِجَارِهَا أَطْبَقَتِ الْأَجْفَانَ عَلَى مَآقِيهَا وَ تَبَلَّغَتْ بِمَا اكْتَسَبَتْهُ مِنَ الْمَعَاشِ فِي ظُلَمِ لَيَالِيهَا فَسُبْحَانَ مَنْ جَعَلَ اللَّيْلَ لَهَا نَهَاراً وَ مَعَاشاً وَ النَّهَارَ سَكَناً وَ قَرَاراً»، (خطبه 155) خفاش به هنگام روز پلكهايش را بر روى حدقههاى چشمانش فرو مىخواباند و چون شب در رسد تاريكى آن را چونان چراغى براى يافتن روزى خويش به كار مىگيرد تاريكى ديدگانش را از ديدن مانع نشود و او را از پرواز در اعماق ظلمت باز ندارد. و چون خورشيد نقاب از روى بر گيرد و سپيدى روز آشكار شود و لانه تنگ سوسماران را روشن نمايد بار ديگر ديدگان بر هم مىنهد و به هر چه در ظلمت شب گرد آورده اكتفا مىكند منزه است خداوندى كه شت را روز او گردانيد تا براى يافتن معاش در حركت آيد و روز را براى او زمان او آرامش و سكون قرار داد.
بنابراین اگر مورچه نمونه خوبى از موجودات زنده است كه نيمى از سال را به دنبال روزى است و نيمى ديگر در استراحت، خفاش نيز نمونهاى ديگر از جانداران است كه در شب تلاش مىكند و در روز به استراحت مىپردازد؛ همه اين نمونهها حقايقى از زندگى را برايمان به تصوير مىكشد كه بايد توجه انسان را بدان معطوف داشت تا از آن درس بياموزد و عبرت بگيرد؛ درس كار، تنظيم وقت، پسانداز و ذخيره كردن و درس آیندهنگری.
در اینجا به بیان چند حکت از امام علی علیهالسلام در کتاب شریف نهجالبلاغه، با موضوع اهمیت کار و کوشش میپردازیم:
«قَدْرُ اَلرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ»، (حکمت 47) ارزش مرد بهاندازه همّت اوست.
«قَدْ تَکَفَّلَ لَکُمْ بِالرِّزْقِ وَ أُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ»، (خطبه 114) خداوند روزی شما را ضمانت کرده و شما را به کار و تلاش امر فرموده.
«فَاسْعَ فِی کَدْحِکَ وَ لاَ تَکُنْ خَازِناً»، (نامه 31) نهایت کوشش را در زندگی داشته باش، و در فکر ذخیرهسازی برای دیگران مباش.
«مَنْ قَصَّرَ فِی اَلْعَمَلِ اُبْتُلِیَ بِالْهَمِّ»، (حکمت 127) آن کس که در عمل کوتاهی کند، دچار اندوه گردد.
«اَلْحِرْفَةُ مَعَ اَلْعِفَّةِ خَیْرٌ مِنَ اَلْغِنَى مَعَ اَلْفُجُورِ»، (نامه 31) شغل همراه با پاکدامنی، بهتر از ثروت فراوانی است که با گناهان به دست آید.
«العَمَل العَمل، ثُمَّ النَّهایه النَّهایه، والاستِقامه الاستِقامَه، ثُمَّ الصَّبر الصَّبر، والوَرَع، إِنَّ لَکُم نَهایَه فَانتهوا اِلی نَهایَتِکُم» (خطبه 176) کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید؛ آنگاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است؛ پس، خود را به آن پایان (بهشت) رسانید.
«قَلیل تَدُوم عَلیه، أرجَی مِن کَثِیر مَملُولٍ مِنه» (حکمت 270) کار اندک، که بر آن مداومت ورزی، از کار بسیار که از آن خسته شوی، امیدوارکنندهتر است.
عَلَیکُم بالجِدّ والاجتِهاد والتَأهُّب والاستِعداد؛ (خطبه 230) بر شما باد به تلاش و سختکوشی و مهیا شدن و آماده گشتن.
باتوجهبه روایاتی که در مورد کارکردن از امام علی علیهالسلام وجود دارد این نکته حاصل میشود که در شیوه عملی آن حضرت، اشتغال به اصل کار مفید بود. همانطور که گفته شد، امام علی علیهالسلام گاه خود به کارگری تن میداد و روزگار میگذراند. او هماره با دستان خود زمين را كشت و آبيارى، و هسته خرما را غرس مىنمود، بنابراين سنت عملى او اشتغال به كار بوده است. ایشان موقعيت ممتاز اجتماعى را هیچگاه مانعی برای اصل کارکردن و يا كار براى ديگران انجامدادن نمیداند، کمااینکه خودشان در دوران حکومتداریشان، در اوقات فراغت به انجام کار و آبادانی مشغول میشدند.
از دیدگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام، فقر پدیدهای مذموم و اشتغال و کسب روزی حلال راه حلی برای دور شدن از فقر میدانند. وی با بررسی زندگی حیوانات ضمن اشاره به قدرت پروردگار در خلق موجوداتی با چنین شگفتیهایی، از کار و تلاش آنها برای زندگی بشر الگو گرفته و مردم را ترغیب به تفکر در آثار خداوند از آنها دعوت به الگوگیری برای زندگی دنیوی که بهنوعی خود آبادانی آخرت نیز است، میکند.
تولید در لغت به معنی «پدیدآوردن چیزی از چیزی» است. (دهخدا) به عبارتی عمل ترکیب عوامل تولید بهمنظور بهدستآوردن محصول را تولید نامند. (محمدی،1378) تولید یکی از مهمترین و اساسیترین اهداف سیاستهای اقتصادی را تشکیل میدهد. امروزه در همه جوامع بشری، تولید از اهمیت خاصی برخوردار است و همه انسانها به نقش و اهمیت آن واقفاند.
در اسلام، تولید در جهت ادامه حیات، رشد و سعادت انسان مطرح میشود. در ادامه به تعدادی از آیات قرآن کریم که بهنوعی تلاش و تولید را زمینه سعادت انسانها و مؤمنان اشاره دارد میپردازیم:
خداوند زمین را برای بندگان خود مایه آرامش و آسایش قرار داده تا از آن بهرهجویی کرده و معاش خود را تأمین کنند، با چنین دیدگاهی آدمی قدرت مییابد؛ خداوند این توان را در بندگان خود قرار داده تا باهمت خود مسیر زندگی خود را طی کنند. این معنا در سوره اعراف منعکس شده. جایی که میفرماید: «وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ»، (اعراف/10) و قطعاً شما را در زمين قدرت عمل داديم و براى شما در آن وسايل معيشت نهاديم، اما چه كم سپاسگزارى میکنید.
از سوی دیگر قرآن کریم، نگاه به بیرون مورد شماتت قرار گرفته شده است؛ در سوره طه چنین آمد: «وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقی»، (طه/131) و زنهار به سوی آنچه اصنافی از ایشان را از آن برخوردار کردیم [و فقط] زیور زندگی دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم، دیدگان خود مدوز، و [بدان که ] روزیِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است.
توصیه قرآن کریم به امت اسلامی برای بسیج تمام توان و نیرو از همین منظر قابلبررسی است؛ در سوره انفال میفرماید «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، (انفال/60) و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد. هرچند بعد نظامی آن پررنگ تر و بیشتر مورد توجه قرار گرفته اما این تجهیز و آماده شدن برای دفع بلا و شر دشمنان میتواند در بعد اقتصادی نیز مورد توجه قرار گیرد؛ چه اینکه جامعه محروم از بنیه قوی اقتصادی در برابر دشمن و حتی سایر تهدیدها لایه های شکننده تری خواهند داشت.
در طول تاریخ توجه به کشاورزان و تولیدکنندگان نیازهای مردم در سیره پیامبران و امامان معصومین علیهمالسلام نمایان است. علی بن ابی حمزه میگوید: «كان أبوالحسن موسى في حائط له يصرم فنظرت إلى غلام له قد أخذ كارة من تمر فرمى بها وراء الحائط، فأتيته فأخذته وذهبت به إليه فقلت له : جعلت فداك إني وجدت هذا وهذه الكارة فقال الغلام : فلان! قال : لبيك قال : أتجوع؟ قال : لا ياسيدي قال : فتعرى؟ قال : لا ياسيدي قال : فلاي شئ أخذت هذه؟ قال : اشتهيت ذلك قال : اذهب فهي لك وقال : خلوا عنه» (مجلسی،1403) امام کاظم علیهالسلام را دیدم که در زمین کشاورزی خود کار می کرد و عرق می ریخت. عرض کردم: قربانت گردم! پس کارگران کجا هستند؟ فرمود: ای علی! بهتر از من و پدرم در این زمین با بیل کار میکردند. عرض کردم، آنان را معرفی بفرما، حضرت فرمود: رسول خدا صلیالله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیهالسلام و پدرانم، همه با دست خود کار میکردند. کشاورزی شغل پیامبران خدا، جانشین آنان و مردان شایسته است.
یکی از بسترهای گسترده و مطلوب برای تأمین زندگی، فعّالیت در زمینه تولیدات کشاورزی است؛ بهگونهای که بخش مهمّی از نیازهای غذایی و نیز اشتغالزایی را میتوان از این طریق تأمین ساخت. در سیره زنگی امام باقر علیهالسلام آمده است که میفرماید: «مَا فِي اَلْأَعْمَالِ أَحَبُّ إِلَى اَللَّهِ مِنَ اَلزِّرَاعَةِ وَ مَا بَعَثَ اَللَّهُ نَبِيّاً إِلاَّ كَانَ زَارِعاً إِلاَّ إِدْرِيسَ فَإِنَّهُ كَانَ خَيَّاطاً»، (ابن ابی جمهور،1403) هیچ کاری در پیشگاه خدا محبوب تر از زراعت نیست. خداوند هیچ پیامبری را نفرستاد مگر اینکه کشاورز بود، جز ادریس که خیّاط بود.
و یا در جایی دیگر امام پنجم زراعت را از بهترین شغلهای تولیدی معرفی کرده و توصیه به کشاورزی میکنند: «خَيْرُ الْأَعْمَالِ زَرْعٌ يَزْرَعُهُ فَيَأْكُلُ مِنْهُ الْبَرُّ وَ الْفَاجِرُ»، (مجلسی،1403) بهترین کار، کشاورزی است که از حاصل آن، نیکوکار و بدکار میخورند.
یکی از مهمترین کارهای تولیدی در زندگی انسان، کشاورزی و درختکاری است. اسلام در این باره سفارشها و تشویقهای زیادی کرده است. درباره اهمیت کشاورزى و خودکفایى همین بس که در سخنان پیشوایان اسلام کشاورزان بهعنوان گنجهای الهى در روى زمین معرفى شدهاند. اسلام کشاورز را ستوده و او را شرافتمند دنیا و آخرت میداند. یزید بن هارون میگوید: از امام ششم علیهالسلام شنیدم که فرمود: «الزّارِعُونَ كُنُوزُ الأنامِ، يَزرَعُونَ طَيِّبا أخرَجَهُ اللّه ُ عزّ و جلّ، و هُم يومَ القِيامَةِ أحسَنُ الناسِ مَقاما، و أقرَبُهُم مَنزِلَةً ، يُدعَوْنَ المُبارَكِينَ»، (حر عاملی،1412) کشاورزان گنجهاى مردم هستند. غذاى پاکیزه را که خداوند ارزانى داشته زراعت میکنند و آنها در روز قیامت برترین مقام را دارند و به خدا نزدیکترند و آنها را به نام (مبارك) صدا می زنند.
در کلمات حضرت تجارت، زراعت، صنعت و هرگونه کار حلال، باارزش و محبوب خداوند است. دیدگاه جامع نسبت به تمام فعالیتهای تولیدی باعث میشود بهتمامی حرفههایی که مردم انجام میدهند نگاه مثبت صورت گیرد و همه نیازهای جامعه تحقق یابد. (رضایی،1385) در یککلام جامع فرموده است: «اِنَّ اللّه َ عزَّوَجَلَّ يُحِبُّ المُحْتَرِفَ الاَمينَ»، (کلینی،1363) خداوند شاغل متعهد را دوست دارد. محترف به معنای صاحب حرفه و شغل است و شامل تاجر و صنعتکار و غیر آن میشود. در واقع، گرچه برخی مشاغل نسبت به برخی دیگر به علت نقش آنها در تأمین امور ضروری از اهمیت خاص برخوردارند ولی همه مشاغل حلال باارزشاند.
رهبر جامعه باید مردم را به کارهای تولیدی تشویق کند تا زمینه کار و کسب فراهم شود، کشورهایی که فقیرند، کشورهایی هستند که با تشویق مردم به مدپرستی زمینه کارهای تولیدی ازمیانرفته و مردم به کارهای اداری عادت کردهاند و از کارهایی همچون کشاورزی که با خاك سروکار دارد گریزانند. ولی وقتی رهبر، شخصی چون حضرت علی علیهالسلام است که مانند مردم معمولی زندگی میکند و بر روی خاك مینشیند، و وقتی آستین پیراهنش بلند است با دست پاره کرده بهدور میاندازد و خودش بهدوراز تظاهر و ریا به کشاورزی و درختکاری بپردازد، روحیه کار و فعالیت هم در میان مردم گسترش مییابد. در این شرایط مسلماً فقیر کسی خواهد بود که یا تنبلی میکند و دنبال کار نمیرود، و یا از نظر جسمی و یا روحی امکان فعالیت ندارد. (گرامی،1385)
با بررسی سیره گفتاری و عملی امیرالمؤمنین علیهالسلام میبینیم که ایشان چه در پنج سال حکومت و چه در دوران دوری از حکومت، با اینکه خود به شکل فقیرانهای زندگی میگذراند، ولی هیچوقت از تولید و آبادانی دست نکشید و با درآمد حاصل از تولیدات خود بیش از هزار بنده را آزاد کردند. در ادامه با بررسی کتاب نهجالبلاغه بخشی از سیاستهای این امام مورد بررسی قرار میدهیم.
در نامه ۵٣ که یک نامه طولانی و ارزشمند برای حاکمان است، امیرالمؤمنین علیهالسلام در چند فراز نسبت به تولید، عمران و آبادی به مالکاشتر رضوانالله تعالی علیه سفارش میکنند. حضرت در بیان اقسام اقشار جامعه، بعد از ذکر لشکریان الهی و عموم مردم و قضات و کارگزاران، قوام همگی را به بازرگانان و صاحبان صنایع میدانند؛ زیرا این دودسته وسایل زندگی را فراهم و در بازار عرضه نموده و بسیاری از وسایل موردنیاز را میسازند و تولید میکنند: «وَلاَ قِوَامَ لَهُمْ جَمِيعاً إِلاَّ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ ...»، (نامه 53) و گروههای ياد شده بدون بازرگانان، و صاحبان صنايع نمیتوانند دوام بياورند.
در بخش دیگری از این نامه سیاست اقتصادی مهمی به جناب مالک ابلاغ میشود: «وَلْيَکُنْ نَظَرُکَ فِي عِمَارَةِ الاْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِي اسْتِجْلاَبِ الْخَرَاجِ، لاِنَّ ذَلِکَ لاَ يُدْرَکُ إِلاَّ بِالْعِمَارَةِ؛ وَمَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَأَهْلَکَ الْعِبَادَ، وَلَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلاَّ قَلِيلاً.... فَإِنَّ الْعُمْرَانَ مُحْتَمِلٌ مَا حَمَّلْتَهُ» (همان) باید نگاهت به عمران سرزمین بیشتر از جمع آوری مالیات باشد زیرا مالیات بدون عمران و آبادی قابل تحصیل نیست و حاکمی که مطالبه گر مالیات بدون عمران باشد؛ شهر را خراب و بندگان را هلاک و نابود ساخته و حکومتش هم اندک خواهد شد ولکن اگر عمران حاصل شود و بعد از آن وظیفه ای بر دوش مردم گذاشته شود با شادمانی می پذیرند زیرا عمران قدرت تحمل مردم را زیاد میکند.
حکومت اسلامی باید از تاجران و صنعت گران، به یک اندازه حمایت کند، زیرا این دو کار بههموابسته است، تاجر از کالای صنعتی بهره میبرد و آن را، یا در محل به فروش میرساند و یا به شهرهای دیگر میبرد. ازآنجاکه تاجران همیشه در رفتوآمد بین شهرها هستند، پس در خطر هستند و باید از حمایت ویژه دولت برخوردار باشند. اگر تاجران نباشند که اجناس را خریداری کنند، کالا در دست صاحبش میماند و ممکن است بهتدریج از بین برود. (حائری،1386)
حضرت علی علیهالسلام در نامه به مالکاشتر از او خواسته است که با بازرگانان مدارا کند، زیرا همانطور که گفته شد، آنها کالاهای موردنیاز مردم را از دور و نزدیک تهیه میکنند. «ثُمَّ اِسْتَوْصِ بِالتُّجَّارِ وَ ذَوِی اَلصِّنَاعَاتِ وَ أَوْصِ بِهِمْ خَیْراً اَلْمُقِیمِ مِنْهُمْ وَ اَلْمُضْطَرِبِ بِمَالِهِ وَ اَلْمُتَرَفِّقِ بِبَدَنِهِ فَإِنَّهُمْ مَوَادُّ اَلْمَنَافِعِ وَ أَسْبَابُ اَلْمَرَافِقِ وَ جُلاَّبُهَا مِنَ اَلْمَبَاعِدِ وَ اَلْمَطَارِحِ فِی بَرِّكَ وَ بَحْرِكَ وَ سَهْلِکَ وَ جَبَلِکَ وَ حَیْثُ لاَ یَلْتَئِمُ اَلنَّاسُ لِمَوَاضِعِهَا وَ لاَ یَجْتَرِءُونَ عَلَیْهَا»، (نامه 53) سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنایع بپذیر، و آنها را به نیکوکاری سفارش کن، بازرگانانی که در شهر ساکناند، یا آنان که همواره در سیر و کوچ کردن هستند، و بازرگانانی که با نیروی جسمانی کار میکنند، چرا که آنان منابع اصلی منفعت، و پدید آورندگان وسایل زندگی و آسایش، و آورندگان وسایل زندگی از نقاط دوردست و دشوار هستند، از بیابانها و دریاها، و دشتها و کوهستانها، جاهای سختی که مردم در آن اجتماع نمیکنند، یا برای رفتن به آنجاها شجاعت ندارند.
با توجه مطالب فوق میتوان اثر وجودی صنعتگران را در ایجاد و کار و اشتغال بیان کرد؛ زیرا با کمکگرفتن از فکر و بازوی خود، مصنوعاتی از کالاهای سرمایهای و مصرفی میسازند که دیگران توان انجام آن را ندارند، «یَکْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَیْدِیهِمْ مَا لَا یَبْلُغُهُ رِفْقُ غَیْرِهِمْ»، (همان) و فلسفه وجودی بازرگانان، این است که این مصنوعات را به بازارهای مصرف میرسانند و در نتیجه چرخه تولید را استمرار میبخشند. اگر مصنوعات صاحبان صنعت بهواسطه تجارت به بازارهای مصرف روانه نگردد، تولید صنایع ممکن نیست ادامه یابد و در این صورت، طبقاتی مانند کشاورزان و نظامیان و قضات، و کارمندان به این نوع کالاهای ابزاری و مصرفی موردنیاز خود نمیتوانند دسترسی پیدا کنند و در نتیجه ادامه کار آنها ممکن نخواهد بود؛ بر همین اساس فرمود قوام و استواری دیگر طبقات به دوطبقه بازرگان و صنعتگر است. (نظری،1380)
امام علی علیهالسلام گرچه توانایی کارهای مختلف تولیدی را داشت اما به کشاورزی و باغداری علاقۀ ویژهای ابراز مینمود، فعالیت کشاورزی تأمینکننده نیازهای غذایی و دارویی است و بیتوجهی به آن جامعه را نیازمند ساخته و استقلال آن را در معرض خطر قرار میدهد. آبادی و احیاء زمین با کشاورزی تحقق مییابد و کشاورزی انسان را به یاد قیامت و قدرت خداوند میاندازد. با کشاورزی میتوان مواد غذایی تهیه کرد و مستقیماً به نیازمندان رساند، علاوه بر آنکه کار بر روی زمین از نظر اخلاقی نیز سودمند است، چون انسان به خداوند توکل کرده همیشه به یاد اوست؛ همچنین زراعت و باغداری مظهر رحمانیت خداوند است زیرا همه انسانها و حیوانات از آن غذا میخورند. (رضایی، 1385)
امام عليهالسلام در نامه خود به مالکاشتر از كشاورزان به نيكى سفارش مىكند و به او درباره خراج دهندگان سفارش کرده و مىفرمايند: «وَتَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا يُصْلِحُ أَهْلَهُ، فَإِنَّ فِي صَلاَحِهِ وَصَلاَحِهِمْ صَلاَحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ، وَلاَ صَلاَحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ إِلاَّ بِهِمْ، لاَِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ عِيَالٌ عَلَى الْخَرَاجِ وَأَهْلِهِ. وَلْيَکُنْ نَظَرُکَ فِي عِمَارَةِ الاْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِي اسْتِجْلاَبِ الْخَرَاجِ، لاِنَّ ذَلِکَ لاَ يُدْرَکُ إِلاَّ بِالْعِمَارَةِ؛ وَمَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَأَهْلَکَ الْعِبَادَ، وَلَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلاَّ قَلِيلاً. فَإِنْ شَکَوْا ثِقَلاً أَوْ عِلَّةً، أَوِ انْقِطَاعَ شِرْب أَوْ بَالَّة، أَوْ إِحَالَةَ أَرْض اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ، أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ، خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ يَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ؛ وَلاَ يَثْقُلَنَّ عَلَيْکَ شَيْءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَةَ عَنْهُمْ، فَإِنَّهُ ذُخْرٌ يَعُودُونَ بِهِ عَلَيْکَ فِي عِمَارَةِ بِلاَدِکَ وَتَزْيِينِ وِلاَيَتِکَ» (همان)
در خصوص ماليات چنان كن كه حال خراج دهندگان بهبود يابد زيرا با بهبودى خراج و خراج دهندگان وضع ديگران نيز اصلاح مىشود و كار ديگران جز با بهبود آن سامان نمىپذيرد. زيرا همه مردم روزیخوار خراج و خراجگزاراناند و بايد نظر تو بيشتر در آبادانى زمين باشد تا گرفتن خراج چون خراج بدون آبادانى ميسر نمىشود و آنكه بدون آبادانى خراج بخواهد بلاد را ويران مىكند و عباد را هلاك مىسازد و دولتش چند روزى بيش دوام نمىيابد و اگر مردم از سنگينى ماليات يا آفتزدگی يا کمآبی شكايت كردند به آنان بهاندازهای كه وضع زندگیشان بهبود يابد تخفيف بده مبادا اين تخفيف بر تو گران و سنگين تمام شود زيرا اين اندوختهاى است كه با آبادانى و زیباسازی شهرها به تو باز مىگردانند.
باتوجهبه بیانات حضرت علیهالسلام اگر کشاورزی محصولش در اثر سرما یا سیل و دیگر پدیدهها از بین رفت و درآمدش کم شد و دادن مالیات برایش مقدور نبود، مسئولان دولت باید کشاورز را درک کنند و برای جبران خسارت از مالیات بکاهند و یا اصلاً مالیات نگیرند.
با بررسی مطالب فوق مشاهده میشود که امیرالمؤمنین حمایت کامل خود را از اقشاری که در زمینه تولید و اشتغال در حال فعالیت هستند ابراز داشته و توصیههای ویژهای به کارگزار خود در خصوص این گروهها کرده است.
بازرگانان در کنار صنعتگران از ارکان اساسی اقتصاد در حکومت اسلامی به شمار آورده و باتوجهبه این که این دو گروه جایگاه ویژهای در فرایند تولید و ایجاد اشتغال دارند، مورد حمایت قرار گرفتهاند.
و در بخش دیگری از سفارشها، توجه خاصی به قشر کشاورز کرده و این گروه را گروهی مؤثر در فرایند تولید و امنیت غذایی جامعه اسلامی محسوب میکند و به کارگزاران را از دریافت مالیات زیاد از آنها منع میکند.
در سیرة پیشوایان معصوم (ع) فعّالیّتهای اقتصادی افراد، ارزش بالایی دارد. آن بزرگواران، کارگران و تولیدکنندگان را بسیار تشویق میکردند. سیرة عملی پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) این بوده که بار زندگی خود را شخصاً به دوش میکشیدند و هیچگاه برای تأمین ضروریّات زندگی، خود را وابسته به دیگران نمیکردند.
در سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز این مهم نمود دارد و بر اساس آموزههای کتاب شریف نهجالبلاغه، اگر كسی به انگیزه دستمزد گرفتن و تأمین معیشت و رفاه خود و خانواده خود، كار و تلاش كند، یك درجه از تقوا را تحصیلکرده است و بر اساس این انگیزه كار ارزش بالا پیدا میكند، نه ارزش ابزاری؛ زیرا چنین كاری در واقع یك نوع انجاموظیفه دینی است.
کار و کوشش و اهتمام به امر تولید مطلبی است که در آموزههای نهجالبلاغه به آن توجه ویژهای شده است. این امر از مواردی است که در استقلال اقتصادی و پیشرفت جامعه از اهمیت والایی برخوردار است. تشویق امام علی علیهالسلام به کار کوشش و تولید حاکی از این مطلب دارد که همگان با بهرهگیری از این بیانات در زندگی فردی و اجتماعی به پیشرفت جامعه در سطح کلان کمک کنند و با این تلاش و کوشش موجبات هرچه بیشتر عزت اسلام و مسلمین را فراهم آورند.
در بخش پیشنهادات اول به علاقهمندان معارف والای نهجالبلاغه پیشنهاد میشود جهت روشنتر شدن هر چه بیشتر اهمیت کار و تولید، موضوعاتی از قبیل معرفی اولویتهای تولید را و یا ویژگیهای کار و تولید طراز اسلامی را با بررسی کتاب شریف نهج البلاغه مورد واکاوی و پژوهش قرار دهند. و پیشنهاد دوم نیز تولید پادکست های یک دقیقه ای از جملات قصار آقا امیر المومنین جهت انتشار در شبکه های اجتماعی و یا گروه های دانش آموزی است.